چرا نیویورک تایمز هنوز زنده است؟

به گزارش مجله مستانه، نیویورک تایمز نیز زمانی، مثل همه رسانه های چاپی ایران، با تهدید تعطیلی روبه رو بود اما با به کارگیری ترفندهایی توانست از پس این مسائل بربیاید.

چرا نیویورک تایمز هنوز زنده است؟

رضا ابراهیم زاده، در کارگاه آموزشی مدیریت کسب وکار در رسانه با تأکید بر مطبوعات که 24 مهرماه به همت فرهنگسرای تخصصی رسانه در مجتمع مطبوعاتی اصفهان برگزار گردید، گفت: پنج تهدید اساسی برای هر صنعت، به ویژه رسانه وجود دارد که شامل تهدید تازه واردها، تهدید چانه زنی خریداران، تهدید کالاها و خدمات جایگزین، تهدید قدرت چانه زنی تأمین نمایندگان مواد اولیه و تهدید رقابت درون صنعت می گردد.

به گزارش ایسنا، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با بیان این که هر کسب وکار باید برای تداوم حیات خود به این پنج تهدید توجه داشته باشد، ادامه داد: نخستین تهدید، تهدید تازه واردهاست. اگر دقت نموده باشید چند سال پیش تعداد فست فودها انگشت شمار بود اما اکنون در هر خیابان سه مغازه فست فود وجود دارد و این یعنی این صنعت ساختار ساده ای دارد و هر کس می تواند به آن وارد گردد. درست برخلاف صنعت هواپیماسازی که سال های سال است در انحصار دو شرکت واقع شده است و به دلیل ساختار پیچیده اش، هیچ کس قادر به راه اندازی آن نیست.

او اضافه کرد: متأسفانه صنعت مطبوعات در آینده ای نزدیک وضعیتی مشابه وضعیت فست فودها پیدا خواهد نمود چراکه پلتفرم های جدید و نسل چهارم و پنجم وب ها، به همه امکان فراوری خبر به سبک روزنامه ها را می دهد و از سوی دیگر با گسترش پدیده شهروند خبرنگاری، راه ورود به این صنعت بسیار هموار شده است. با گسترش این رقبا، تبلیغاتی که عامل زنده ماندن یک رسانه کاغذی است از او گرفته می گردد و به این ترتیب زمینه تعطیلی آن فراهم خواهد شد.

این دانش آموخته مدیریت رسانه اظهار داشت: نیویورک تایمز نیز زمانی با این مشکل روبه رو شد اما برای کم کردن تهدید تازه واردها سه اقدام انجام داد؛ در نخستین گام به سبک تازه واردها عمل کرد. به این معنی که یک ساختار سلسله مراتبی، متشکل از اپلیکیشن، وب سایت و شبکه اجتماعی خلق کرد تا مخاطبانش را مجاب کند که در این فضای جدید به سمت خودش برگردند و البته نشر نسخه چاپی خود را نیز برای طیف خاصی از هواداران ادامه داد.

ابراهیم زاده توضیح داد: اگر تازه واردها می خواستند با استفاده از شبکه های اجتماعی نیویورک تایمز را حذف نمایند، نیویورک تایمز با استفاده از همین شبکه توانست مخاطبان بیشتری را جذب و برای خود فرصت های تبلیغاتی جدیدی به وجود بیاورد.

این مدرس دانشگاه، دومین گام نیویورک تایمز را راه اندازی اتاق فکری با حضور روزنامه نگاران باسابقه، متخصصان تبلیغات و روانشناسان دانست و گفت: به واسطه اطلاعاتی که از تحلیل مخاطبان شبکه های اجتماعی این رسانه حاصل می شد متخصصان به این نتیجه رسیدند که باید سبک های خبری گذشته را کنار بگذارند و متناسب با احتیاج مخاطب جدید پیش بروند.

او اظهار داشت: در روانشناسی، شخصیت انسان ها به پنج دسته برون گرا و درون گرا، روان رنجور، دلپذیر، کنجکاو و وظیفه شناس تقسیم می گردد و اتاق فکر نیویورک تایمز با تکیه بر همین دسته بندی، اخبار خود را در بین مخاطبان منتشر می نماید.

ابراهیم زاده ادامه داد: این رسانه، با شناسایی مخاطبان برونگرای خود، از آن ها برای نشر تبلیغاتش در سایر ایالت ها استفاده می نماید. از مخاطبان روان رنجورش که تصمیم های سریع و غیرمنطقی می گیرند، برای پخش خبرهایی که تکانه دارد بهره می گیرد. به شخصیت های دلپذیر که مورد وثوق عامه هستند امکانات رایگانی می دهد تا جذب این رسانه شوند چون می داند با جذب این شخصیت ها راحت تر می تواند بر روی دیگران تأثیر بگذارد و اعتماد آن ها را جلب کند.

نیویورک تایمز هیچ گاه خبرهایی که احتمال شایعه بودن آن ها زیاد است، برای گروه مخاطبان کنجکاوش نمی فرستد، چون می داند آن ها اهل تحقیق اند و برای تبلیغ دریافت از مخاطبان وظیفه شناس استفاده می نماید چون این افراد حس مسئولیت به روزنامه پیدانموده و به آن یاری می نمایند.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، راهکارهای نیویورک تایمز برای مقابله با تهدید قدرت چانه زنی مصرف نماینده را چنین توضیح داد: تغییر سیاست قیمت گذاری، روشی بود که این رسانه در پیش گرفت. به این شکل که از مخاطبان خواست وارد اپ این رسانه شوند و بعد حین ثبت نام از آن ها پرسید که دوست دارید درباره چه موضوعی مطلب بخوانید؟ سپس، برای هر موضوع، قیمتی مشخص کرد و به این شکل فرد مجبور نبود هزینه خرید مطالب کل روزنامه را پرداخت کند اما بسیار رندانه، قیمت موضوع ها را به شکلی تنظیم کرد که خرید کل روزنامه برای فرد به صرفه تر باشد و به این ترتیب، مخاطب ترغیب به خرید کل آن گردد.

او اضافه کرد: از سوی دیگر، با نشر کوتاه یک خبر و پس از چند روز با پیگیری ویژه آن موضوع توسط افراد درگیر با آن، از فعالان شبکه های اجتماعی که فرصت چنین کنکاشی را ندارند، در ازای ارائه مشروح این مطلب، هزینه بالایی درخواست کرد.

ابراهیم زاده، یادآور شد: بخش بندی مشتریان، موجب شد که نیویورک تایمز بداند کدام مخاطب مدیرعامل است، کدام چهره سیاسی، ورزشی و ... و با این اطلاعات بتواند با افراد وارد مذاکره گردد و برای درج تبلیغ از آن ها پول دریافت کند.

این رسانه حتی این شیوه را برای درج تبلیغ مخاطب معمولی در شبکه اجتماعی خود نیز پیاده کرد و با این کار توانست ضمن وابسته کردن مشتریان به خود، از قدرت چانه زنی آن ها بکاهد.

این دانش آموخته مدیریت رسانه با اشاره به روش غلبه بر تهدید کالا و خدمات اظهار کرد: وقتی چای گران می گردد، همه به فکر استفاده از یک محصول جایگزین می افتند و به راحتی نیز آن را پیدا می نمایند. برای مطبوعات نیز کالای جایگزین به وفور یافت می گردد و شاهد آن، مدت زمانی است که افراد در شبکه های اجتماعی سپری می نمایند. با توجه به این نکته که کم بودن تنوع تفریحی موجب روی آوردن افراد به تلویزیون و شبکه های اجتماعی می گردد، نیویورک تایمز با کمپانی های تفریحی وارد مذاکره شده و باشگاهی برای مخاطبان خود ایجاد نموده است که تحت شرایطی به آن ها امکان تماشای رایگان فیلم هایی که هنوز روی پرده سینماست یا رفتن به والت دیزنی را می دهد.

او تهدید چانه زنی عرضه نماینده مواد اولیه را چهارمین تهدید مطبوعات دانست و گفت: حتی نیویورک تایمز نیز زمان انتخابات باید کاغذ خود را چند برابر می خرید اما اکنون با گسترش انواع پلتفرم های خود دیگر احتیاج چندانی به مواد اولیه ای مثل کاغذ ندارد. البته احتمال بروز مشکل با برنامه نویس ها به عنوان تأمین نمایندگان مواد اولیه در فضای جدید نیز وجود دارد که باید برای آن از ابتدا تمهیدات ویژه ای اندیشید.

ابراهیم زاده، با تأکید بر این که راه عبور از تهدید رقبای درون صنعتی، تهاتر یا همان اتحاد استراتژیک است، خاطر نشان کرد: نیویورک تایمز با هالیوود، فاکس نیوز و سایر رسانه ها وارد مذاکره شد و در قبال اعطای امتیازاتی از آن ها امتیازاتی را دریافت کرد. متأسفانه در فرهنگ ما انعطاف کافی برای همکاری رقبا وجود ندارد اما باید به این توجه کرد که رقابت صرف نیز بعضی اوقات ابلهانه می گردد. برای مثال زمانی دو شرکت روغن نباتی در گردونه این رقابت برای اهدای جایزه به مشتریان افتادند و درحالی که قیمت تمام شده روغنشان 2 ریال بود، سکه طلا در روغن انداختند تا مشتریان بیشتری نسبت به رقیب خود جذب نمایند و به این ترتیب متضرر شدند.

او اضافه کرد: گاهی رسانه ها نیز در گردونه این رقابت می افتند و بدون توجه به میزان کارایی شیوه تبلیغاتی حریف، اگر رسانه مقابل، یک بنر تبلیغاتی بزند، آن ها دو بنر می زنند! باید اتاق فکری متشکل از روانشناسان، کارشناسان تبلیغات و اقتصاد رسانه و... در رسانه ها وجود داشته باشد تا میزان کارایی این شیوه ها آنالیز و سپس بر اساس آن روش مناسب رقابت انتخاب گردد.

این مدرس دانشگاه با تأکید بر ضرورت اهمیت مطالعه روش برخورد رسانه های پیروز دنیا با تهدیدات پیش رو گفت: دنیای کسب وکار مطبوعات و مجلات در ایران و دنیا، به شدت در حال تغییر است و اگر رسانه ای برای زنده ماندن، فقط به جذب تبلیغات دل خوش باشد، در آینده ای نزدیک به مشکل جدی برمی خورد.

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 9 آذر 1398 بروزرسانی: 5 مهر 1399 گردآورنده: mastanehtoline.ir شناسه مطلب: 412

به "چرا نیویورک تایمز هنوز زنده است؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا نیویورک تایمز هنوز زنده است؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید