داستانی واقعی از ارواح واقعی
به گزارش مجله مستانه، به عنوان یکی از هواداران سری بازی های ترسناک Fatal Frame یا همان Project Zero، سال هاست که از سازندگان این مجموعه به خاطر عرضه نکردن یکی از اصلی ترین و محبوب ترین شماره های آن بیرون از ژاپن گله داشتم؛ بازی ای که از سوی هواداران، مشخصا کسانی که ژاپنی می دانستند و توانایی تجربه اش را داشته اند، به عنوان برترین قسمت سری یاد می شد.
بر و بچه های کوئی تکمو بالاخره تصمیم گرفته اند و این بازی یعنی چهارمین قسمت سری Fatal Frame را رسما ترجمه و بیرون از ژاپن عرضه نموده اند. بازی Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse در قالب نسخه ای بهتر و بزرگتر و بازسازی شده، روی تمام پلتفرم ها عرضه شده و با اینکه نمی گویم برترین قسمت سری است، اما به راحتی می توان بین بازی های این مجموعه رتبه بالایی برایش در نظر گرفت.
صد البته که این بازسازی، تنها راه تجربه Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse در این سال ها نبود و به لطف ترجمه ای که سال ها پیش هواداران از بازی کردند، نسخه اصلی که روی کنسول Wii عرضه شده بود، کم و بیش قابل بازی بود. با این حال، می گوییم کم و بیش، چون برای اجرای آن باید از چالش دستکاری کردن کنسول خود یا سر و کله زدن و کلنجار رفتن با نرم افزارهای مختلفی برای تداعی کردن دسته کنسول Wii عبور می کردید.
نسخه بازسازی شده Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse نه تنها برای اولین بار ترجمه ای رسمی از آن ارایه می دهد، بلکه کیفیت گرافیکی بهتر، مدل های باکیفیت تر، نورپردازی بهتر دارد و در عین حال هم محتوای بیشتری را در خود جای داده است. قابلیت های تازه مثل حالت عکاسی یا همان فوتو مود هم به بازی اضافه شده است و بازی هم سیستم کنترلی کاملا مدرن دارد که برای هر پلتفرم طراحی شده است و از قابلیت های دسته های کنسول های امروزی هم استفاده می نماید. اساسا این نسخه بازسازی شده، برترین راه برای تجربه قسمت چهارم سری بازی های Fatal Frame است؛ مگر اینکه ژاپنی می دانید، یک تلویزیون سی آرتی قدیمی کوچک دارید که به یک کنسول Wii وصل است و نیمه شبی بارانی، تنها و با چراغ هایی خاموش پای آن بنشینید. کوئی تکمو بازسازی بسیار خوبی از همان نسخه قدیمی بازی انجام داده است و این نسخه تازه از همه لحاظ عالی است.
نکته عجیب درباره Mask of the Lunar Eclipse، عرضه آن پس از قسمت پنجم این مجموعه است. یعنی در واقع ما پیشرفت هایی که برای اولین بار با این بازی به سری Fatal Frame آمده بودند را سال گذشته و در دنباله آن تجربه کردیم، چون قسمت پنجم که Maiden of Black Water باشد، پیش از این ترجمه و خارج از ژاپن عرضه شده بود. خیلی از المان های گیم پلی و تغییرات ساختاری که در آن بازی دیدیم، در Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse برای اولین بار معرفی شده بودند. سال گذشته هم حسابی از قسمت پنجم صحبت نموده بودیم، اما هنوز هم نکات خوب و جالبی درباره Mask of the Lunar Eclipse وجود دارد.
داستان های ارواح
داستان هایی که در سری Fatal Frame می شنویم معمولا بر اساس اتفاقات واقعی طراحی شده اند و تاثیر گرفته از داستان های ارواح واقعی هستند. البته اینکه ارواح به شکلی که از آن صحبت می کنیم و در این بازی ها می بینیم، خود چقدر واقعی هستند جای بحث دارد، اما برای مثال داستان بازی نخست این سری تمام و کمال برگرفته از عمارتی جن زده و واقعی در ژاپن بوده است؛ عمارتی که هفت نفر در آن کشته شده اند و با تونل های متعددی به خانه های اطراف خود متصل بوده است. حتی امروزه هم ژاپنی ها از آن عمارت می ترسند و سمتش نمی روند و هنوز هم قصه های ارواح مختلفی درباره اش شنیده می شوند.
جریان استفاده از داستان های واقعی ارواح در سری بازی های Fatal Frame در تمام شماره های آن ادامه پیدا می نماید؛ طوری که کارگردان، نویسنده و خالق این سری بازی ها یعنی ماکوتو شیباتا می گوید که او واقعا روح می بیند و بسیاری از اتفاقات و صحنه های این سری بازی ها، برگرفته از تجربیات شخصی اش هستند. البته شاید بد نباشد باز یادآوری کنیم که مفهوم ارواح و حضور مردگان در ژاپن نسبت به آنچه ما در فکر داریم حسابی فرق می نماید.
فرضا در همین Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse برای اولین بار با مکانیک تازه ای روبرو می شویم که برداشتن آیتم در محیط را هم به اتفاقی ترسناک تبدیل می نماید. در بازی ممکن است به هنگام برداشتن آیتم ها، به شکل اتفاقی یک روح دستتان را بگیرد. شیباتا می گوید که این اتفاق برای خودش اتفاق افتاده و دستی را دیده که از دیوار کنار تختش بیرون آمده، دست او را گرفته و رها نمی نموده است.
حتی ساخت بازی هم قصه جالبی دارد. طبق گفته ماکوتو شبیاتا، بازی سازان پیش از آغاز پروژه های ترسناک در ژاپن به معبدی می روند و طی مراسمی، برای دوری ارواح و پاکسازی دعا می نمایند. شیباتا می گوید که او معینا برای ساخت بازی های Fatal Frame این کار را انجام نمی دهد تا پروژه فراوری بازی جن زده شود و ارواح به آن ها حمله نمایند. او می خواهد که پروژه با ارواح ارتباط داشته باشد.
ساخت Mask of the Lunar Eclipse هم با این اتفاقات همراه بوده است. کارگردان بازی می گوید که طی توسعه بازی شب ها در استودیو می مانده و صدای دویدن روح پسرکی را می شنیده که در استودیو می دویده و گریه می نموده و هر بار که شیباتا سرش را برمی گردانده، کاغذهای روی میزش را به زمین می ریخته است. او حتی از صدایی ناشناخته می گوید که طی فرایند ضبط افکت های صوتی بازی، در فایل ها شنیده می شده و حتی با اینکه بارها این صدا را پاک نموده اند، اما صدا دوباره ظاهر می شده و نهایتا هم چاره ای نداشته اند جز اینکه آن را رها نمایند و در حال حاضر آن صدای ناشناخته در بازی وجود دارد.
این اتفاقات به کنار، مراحل ساخت Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse بعلاوه چالش های دیگری را هم برای سازندگان به وجود آورده بودند؛ چالش هایی که آن ها را مجبور می نماید تا خودشان ساخت بازی را برعهده نگیرند.
قابی تازه برای ارواح
عرضه سه گانه اصلی Fatal Frame به کنسول پلی استیشن 2 بازمی شود و در حالی که این سه بازی اصلی از نظر ساختار و طراحی رویه ای یکسان را طی می نمایند، چهارمین قسمت مجموعه کوشش می نماید تا روح تازه ای به این سری ببخشد؛ طوری که تغییراتی اساسی با Mask of the Lunar Eclipse برای اولین بار به این مجموعه می آید.
کنسول نینتندو Wii قابلیت هایی کاملا تازه را با دسته خود معرفی کرد و این قابلیت های برای سازندگان سری Fatal Frame بسیار مجذوب کننده به نظر می رسیدند. سخت افزار این کنسول، با اسپیکری که در دسته خود دارد و حسگرهای حرکتی، امکان به وجود آوردن تجربه های تازه ای را به وجود آوردند و سازندگان این مجموعه بازی ترسناک هم در ابتدا کوشش کردند تا با استفاده خلاق از این سخت افزار تازه نینتندو، حس ترس تازهی به مخاطب منتقل نمایند.
با این حال پیشرفت های Mask of the Lunar Eclipse فقط در طراحی سیستم کنترل بازی نبودند و چهارمین قسمت Fatal Frame در واقع یک بازنگری کلی بر این مجموعه بود. این بازی با تیمی کاملا تازه، به جای تیم سابق تکمو، در استودیوی گرس هاپر منیوفکچر ساخته شد؛ استودیویی که پیش از این در ساخت بازی های اکشن عجیب مثل Killer7 یا No More Heroes تجربه داشت. پروژه ساخت بازی به صورت قراردادی در گرس هاپر منیوفکچر آغاز شده بود و سازندگان Fatal Frame قصد داشتند تا از تخصص فنی و توانایی طراحی این استودیو در آوردن ایده های تازه به مجموعه خود استفاده نمایند. گوییچی سودا، مدیر استودیو در ابتدا پیشنهاد کارگردانی بازی را قبول ننموده بود، اما نهایتا متقاعد شد تا نویسندگی فیلم نامه و هم چنین کارگردانی بازی را برعهده بگیرد.
اولین تغییر بزرگ بازی، کنار گذاشتن دوربین ثابت سه گانه اصلی و جایگزینی آن با یک دوربین سوم شخص مدرن است. با این حال، این تغییر را در قسمت پنجم تجربه نموده بودیم، اما در Mask of the Lunar Eclipse می توانیم ریشه این تغییر ساختاری را ببینیم. حالا به لطف این بازسازی، کسانی مثل من که مجموعه را دنبال می کردند، می توانند این نوآوری ها را همان طور که باید در قسمت چهارم ببینند.
دوربین روی شانه و آزاد بازی از پایه و اساس همه چیز Fatal Frame را تغییر می دهد. پیش از این قسمت چهارم، تنها راه برای نگاه به دور و اطراف خود، بیرون کشیدن دوربین و تماشا محیط از داخل لنز آن بود؛ دوربینی که سلاح اصلی و در واقع تنها سالح داخل بازی است. پیش از این با بیرون کشیدن دوربین، نه تنها زاویه دید به اول شخص تغییر می کرد، بلکه دیگر امکان حرکت هم وجود نداشت و کاملا در معرض خطر قرار می گرفتید. دوربین ثابت هم چنین به سازندگان و طراحان سلطه کاملی می داد و آنچه بازی نماینده باید ببیند را همانطور که در فکر داشتند، پیاده می کردند؛ اینکه چگونه از هر گوشه و کناری روح ها به بیرون بزنند. زاویه ثابت دوربین کاملا در طراحی حملات به سمت بازی نماینده و هم چنین چگونگی ارایه پازل ها و عناصر محیطی استفاده می شد.
در بازی های کلاسیک مجموعه، دوربین ثابت در به تصویر کشیدن هر چه ترسناک تر محیط های معمولی و اشیای داخل آن به یاری سازندگان می آمد و حالا که دوربین سوم شخص آزادی وجود دارد، همه چیز باید تغییر کند. طراحان بازی حالا باید در پی ایده های تازه برای ترساندن مخاطب می گشتند؛ اینکه چگونه قاب دقیق و درستی از هر صحنه طراحی نمایند تا نه تنها بازی نماینده بتواند راه درست را متوجه شود و پیشرفت کند، بلکه سطح بالای ترسناکی بازی هم از بین نرود. بازی های ترسناک احتیاج به کارگردانی و کنترل دقیقی در هر لحظه دارند تا آنچه طراحان در فکر دارند پیاده شود. از این لحاظ هم Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse به برترین شکل ممکن عمل می نماید و با اینکه تغییراتی مهم را با خود به همراه می آورد، از درجه ترسناک بودن نمی کاهد.
ادغام دقیقی از داستان و گیم پلی ترسناک
پیش از اینکه بخواهیم وارد صحبت از گیم پلی همیشگی مجموعه شویم، که واقعا هم احتیاجی به توصیف ندارد، مخصوصا که پاییز سال گذشته و به هنگام صحبت از قسمت پنجم تمام و کمال از آن حرف زده ایم، بهتر است به چگونگی حفظ سطح ترسناکی بازی بپردازیم؛ اینکه چگونه این Fatal Frame تازه نه تنها ترسناکی خود را حفظ می نماید، بلکه حتی به آن می افزاید. در توصیف اینکه Mask of the Lunar Eclipse چگونه سطح بالایی از ترس را ارایه می دهد، مهم ترین نکته ای که می توان عنوان کرد اتمسفر است.
اتسمفر بازی ادغامی بسیار خوب از محیط های واقعی و قابل لمس است؛ طوری که این بار مثل قسمت های قبل فقط هم محدود به معابد و روستاهای قدیمی ژاپنی نیستیم و مخاطب غیرژاپنی هم می تواند تصور بهتری از آنچه در محیط بازی می گذرد، داشته باشد. بازی کاری می نماید که ساده ترین و همیشگی ترین موضوعات، ترسناک به نظر برسند و این کار را با قاب بندی صحبح، صداگذاری و موسیقی شگفت انگیز و بی نقص، استفاده عالی از طراحی محیط و نورپردازی و شاید مهم تر از همه، با ارایه ای داستانی ترسناک و درگیرنماینده انجام می دهد.
گیم پلی Mask of the Lunar Eclipse بیشتر از قسمت های قبل شبیه به یک بازی ویدیویی می ماند و بخش زیادی از مبارزات را با کمبو زدن و گرفتن امتیاز بیشتر پیش می برید. قسمت های گذشته روندی این چنین داشتند: بیشتر بازی را مشغول فرار از روح ها بودید و حین دویدن، با تغییر زاویه دوربین و رفت و آمد در اتاق های مختلف، به شکلی ناگهانی با اتفاقات و عناصر ترسناک غیرمنتظره ای روبرو می شدید. این اتفاقات ممکن بود ارواح تازه و دشمنان تازه باشند که انتظار ظاهر شدنشان را نداشتید، یا حتی یک آیتم محیطی ترسناک که ناگهان در تصویر چشم تان را می گیرند و از جا بلندتان می نمایند. احتمالا آنچه سال گذشته درباره بازی پنجم گفتم را تکرار می کنم، ولی گیم پلی Mask of the Lunar Eclipse و مبارزه با ارواح و غولآخرها به ترسناکی بازی های قدیمی مجموعه نیست، اما در عین حال بارها سرگرم نماینده و لذت بخش تر است. بازی ها در سبک ترسناک معمولا چنین چرخه گیم پلی سرگرم نماینده ای ندارند و تمام و کمال روی ترساندن بازی نماینده تمرکز تمرکز می نمایند، ولی قسمت چهارم و پنجم Fatal Frame تعادل بسیار خوبی از گیم پلی لذت بخش و اتسمفر ترسناک را در خود جای داده اند و Mask of the Lunar Eclipse هم با داستانی که می توان گفت برترین در مجموعه است، خود را بالاتر می برد.
مطمئنا تا به این جای کار از اینکه بازی چه گیم پلی و روندی دارد سر در آورده اید، ولی بگذارید مختصر نگاهی هم به خود گیم پلی داشته باشیم. یک دموی ترسناک که چند سال پیش عرضه شد و دیگر هم امکان تجربه آن وجود ندارد به کنار، می توانم بگویم که سری بازی های Fatal Frame ترسناک ترین بازی هایی هستند که تا به حال تجربه نموده ام، ولی نکته متفاوت و جالب درباره این سری در مقایسه با بازی های ترسناک محض، که معمولا حول فرار از هیولاها طراحی می شوند این است که Fatal Frame ابزارهای مختلفی در اختیارتان می گذارد تا با خطرها روبرو شوید و با آن ها مبارزه کنید.
در همین حین که داستانی درگیرنماینده را دنبال می کنید، در Fatal Frame با دوربین خود به مبارزه با ارواح مشغول می شوید و از آن ها عکس می گیرید. عکس گرفتن از ارواح به آن ها صدمه می زند و در مقابل هم آن ها حتی اگر ذره ای لمس تان نمایند، از خط سلامتی تان کاسته می شود. بازی اساسا در سبک ترسناک جای می گیرد، اما می توان آن را یک تجربه اکشن خوب هم نامید. مجموعه ای دشمن های مختلف، درست مثل انواع مختلف دشمنانی که از یک بازی خوب انتظار دارید، بعضی قوی، بعضی ضعیف و تعدادی غولآخر، در Mask of the Lunar Eclipse یافت می شوند. مهمات مختلفی در اختیار دارید، که در واقع فیلم های دوربین تان هستند و روی ارواح تاثیر متفاوتی می گذارند. در این میان هم مهارت ها و قدرت های مختلفی دریافت می کنید که توانایی های تازهی به دوربین تان می دهند. هر چه ارواح بیشتری در قاب دوربین تان بگیرید، امتیاز بیشتری می گیرید و حمله لحظه-آخری به آن ها هم بیشترین امتیاز را نسیب تان می نماید. از امتیازهایی که گرفته اید برای آزاد کردن قابلیت های تازه استفاده می کنید. اساسا هر چه بهتر بازی کنید، بازی هم به شما با مکانیک های تازهتر و بیشتر پاداش می دهد تا تجربه عمیق تری از بازی داشته باشید.
از دیدگاه ساخت اتمسفری ترسناک، و البته این نکته موضوع تازهی نیست و از همان ابتدا در سری Fatal Frame وجود داشته و در بازی های اخیر بزرگتر و گسترده تر شده است، می توان هم چنین به پس زمینه داستانی دشمنان اشاره نمود. هر دشمنی که روبرویتان ظاهر می شود، پس زمینه داستانی خوبی دارد و این موضوع هم در طراحی بصری شان معین است و هم معمولا در کتاب ها و کاغذهایی که دور و اطراف آن روح پیدا می کنید. بعضا هم ویدیوهای فلش بک از روح ها می بینید که بازهم داستان بیشتری از آن ها برایتان تعریف می نمایند. با توجه به اینکه تمام مدت در حال رفت و آمد در مراحل هستید، این ارواح را به تدریج بیشتر می شناسید؛ ارواحی که طبق انتظار قصه هایی که شنیده اید، معمولا به یک محیط وابسته شده و در آن گیر نموده اند.
هر از گاهی بازی هم چنین تعدادی پازل و معما مقابل تان می گذارد تا روند تازه اش را حفظ کند و Mask of the Lunar Eclipse از این جهت هم یکی از شماره های بهتر مجموعه است. اگر به نظرتان بازی های قدیمی مجموعه سخت و چالش برانگیز هستند، کاملا پیشنهاد می کنیم که از Mask of the Lunar Eclipse آغاز به بازی کرن کنید و سپس هم سراغ قسمت پنجم بروید. بازی ها از نظر داستانی ارتباطی به هم ندارند، مگر تعدادی ارجاع به اتفاقات و شخصیت های مختلف، وگرنه هر شماره قصه مخصوص به خود را دارد.
صحبت از داستان شد، بدون اینکه بخواهم چیزی از قصه را لو بدهم، می توان کمی درباره روند کلی آن صحبت کرد. قصه از آنجا آغاز می شود که ده سال پیش، پنج دختر در جزیره ای گم می شوند و با اینکه کمی بعد همه یشان پیدا می شوند، اما هیچ خاطره ای از آنچه سرشان آمده ندارند. حالا ده سال گذشته است و دو دختر بازمانده از آن وقایع به شکلی عجیب مرده اند. سه دختر دیگر که حسابی ترسیده اند و می خواهند از وقایعی که سرشان آمده باخبر شوند، به جزیره بازمی گردند. مثل دیگر قسمت های مجموعه، داستان این دخترها را دنبال می کنیم و در قالب فلش بک ها و متون مختلف و برخورد با ارواح، از آنچه اتفاق افتاده است باخبر می شویم. مثل همواره آماده تعدادی پیچش داستانی خوب و صدالبته صحنه هایی ترسناک باشید. حالا که به لطف این بازسازی تمام قسمت های مجموعه را بازی نموده ام، می توانم بگویم که از بین همه آن ها، شماره دوم و چهارم داستان های بهتری داشته اند، ولی قسمت دوم احتمالا هنوز از همه سرتر است.
مرگ آخر
همانطور که کمی بالاتر گفتم، با در نظر گرفتن گیم پلی مدرن و این نکته که بازی روی تمام پلتفرم های امروزی در دسترس است، می توان گفت که بازسازی Mask of the Lunar Eclipse برترین نقطه برای آغاز این سری بازی هاست. پس از آن هم باید سراغ دنباله بازی یعنی Maiden of Black Water رفت. هر دو بازی روی تمام پلتفرم های مدرن در دسترس هستند، به خوبی روی همه دستگاه ها اجرا می شوند و کیفیت گرافیکی بالایی هم دارند.
بازسازی Mask of the Lunar Eclipse بسیار خوب اجرا شده است و واقعا تصور نمی کنید که با یک بازی پانزده ساله طرف هستید. مدل شخصیت ها دوباره طراحی شده است، کیفیت بافت ها بالاتر رفته است و با توجه به مقایسه کوتاهی که با نسخه اصلی کردم، به نظر می رسد که نورپردازی هم تغییر نموده است. به راحتی می توان گفت که Mask of the Lunar Eclipse از همه لحاظ بهتر به نظر می رسد و در عین حال هم گیم پلی امتحان پس داده خوب و سرگرم نماینده مجموعه را دارد.
نام بازی | Project Zero: Mask of the Lunar Eclipse / Fatal Frame: Mask of the Lunar Eclipse |
تهیه نماینده | Koei Tecmo |
سازنده | Koei Tecmo |
سبک | ماجراجویی ترسناک |
پلتفرم | پلی استیشن 4، پلی استیشن 5، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری، نینتندو سوییچ، کامپیوتر |
تاریخ انتشار | 18 اسفند 1401 |