چهل چراغ روشن، تحلیل و ارزیابی بانک جهانی از دستاورد های ایران در عرصه مالی، ارتقا ضریب سرانه درآمد ملی - مجله مستانه

به گزارش خبرنگار ، در دهه ها و سالیان اخیر، هجمه های تبلیغاتی و رسانه ای علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با شدت و عمق هر چه بیشتری همراه شده است.

در این میان، با گسترش و نفوذ بعضی از شبکه های اجتماعی، بر ضریب تبلیغات منفی علیه انقلاب اسلامی افزوده شده و در شرایطی که هدف اصلی و کلی تمامی رسانه های معاند و یا به تعبیر صحیح تر رسانه نماها، سیاه نمایی و بزرگ نمایی مسائل در کشور و تخریب پیروزیت های جمهوری اسلامی ایران است، تبین و واکاوی دقیق، علمی و کارشناسی شده دستاورد های انقلاب در چهار دهه گذشته یک ضرورت جدی و حائز اهمیت محسوب می گردد.

ضرورت این امر زمانی عمیق تر به نظر می رسد که بعد از گذشت چهل سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی شاهد حضور و حیات نسلی جوان در کشور هستیم که به دلیل عدم زیست در دوران پیش از انقلاب به مراتب شناخت ضعیف تری نسبت به واقعیت های موجود دارند و به واقع داده های فعلی این نسل، عموما به وسیله کتب و منابع درسی و یا نقل قول های شفاهی پدران و مادرانی است که هر دو مقطع تاریخی اشاره شده (پیش از انقلاب و پس از انقلاب) را تجربه نموده اند.

در چنین بستر و شرایطی با توجه به هجمه عظیم رسانه ای دشمنان نظام، هرگونه غفلت و کم توجهی در اطلاع رسانی صحیح، منطقی و منصفانه باعث می گردد ذهنیت نسل جوان کشور نسبت به انقلاب تیره و مکدر گردد و به تبع در صورت تحقق این موضوع، که هدف اصلی دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیز محسوب می گردد، احتمال شکل گیری زمینه و بستر برای بروز لغزش های احتاقتصادی، تقویت خواهد شد.

اساسا به دلیل حساسیت موضوع، در روز ها و هفته های گذشته و در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش شد دستاورد های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مورد تبیین و واکاوی قرار گیرد.

پیش از این نیز به این موضوع اشاره و تاکید شده که طرح دستاورد های نظام به معنای انکار وجود بعضی مسائل و نارسایی ها نبوده و نیست و پیش از این بارها از سوی رهبری معظم انقلاب، علمای عظام، مراجع تقلید، مسئولان و مدیران حکومتی و دستگاه های اجرایی و گزارش های تنظیم شده رسانه ها، جراید و خبرگزاری ها، کاستی های موجود نیز مورد نقد و آنالیز قرار گرفته و بر ضرورت برطرف و مرتفع سازی آن تاکید شده است.

اما در این میان، بعضی از گروه ها، افراد و جریان های وابسته به نظام غرب به نحوی موزیانه و بصورتی برنامه ریزی شده، تلاش می نمایند با دست گذاشتن بر روی مسائل و حجیم کردن این نارسایی ها، کارآمدی نظام را زیر سوال ببرند و این ذهنیت را القاء نمایند که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از حیث مدیریتی، ناتوان است و با تاکید بر این موضوع به ایجاد شکاف و فاصله میان ملت و حاکمیت مبادرت ورزند.

در این میان، باور بعضی از اعداد و ارقام و آمار ها برای افراد و گروه هایی که دوران پیش از انقلاب را تجربه ننموده اند و یا شرایط و ابعاد حاکم بر آن دوران را به فراموشی سپرده اند و یا متاسفانه تحت تاثیر القائات رسانه ای جریان های معاند قرار گرفته اند، سخت، سخت و حتی ناممکن به نظر می رسد.

بدون تردید، در چنین شرایطی، آنالیز و مطالعه آمار نهاد های بین المللی که کمتر اسیر جهت گیری های سیاسی هستند و از قضا در کشور هایی مستقر و مشغول به فعالیت هستند که در کینه و دشمنی با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از هیچ اقدام مخربی، دریغ نمی نمایند مولفه و ابزاری مهم و اثرگذار در شفاف سازی هر چه بیشتر شرایط و واکاوی عمیق دستاورد های حاصل شده در چهار دهه گذشته به نظر می رسد.

با توجه به این مقدمه، در ذیل این گزارش تلاش می گردد با انعکاس گزارش و آنالیز های بانک جهانی به عنوان نهادی اقتصادی در عرصه بین المللی، ابعاد پیروزیت های انقلاب اسلامی در چهل سال گذشته بصورت دقیق تری ترسیم و منعکس گردد.

ابتدا به ساکن تلاش می گردد بصورتی اجاقتصادی تصویری کلی از این نهاد بین المللی ارائه گردد و پس از آن، آمار احصاء شده از سوی این نهاد در مورد پیروزیت های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از آگاه پیروزی انقلاب تا به امروز مورد ارزیابی قرار می گیرد.

بانک جهانی و کارکرد و توضیح وظایف آن در عرصه بین المللی

بانک جهانی، یک نهاد و سازمانی جهانی و بین المللی به شمار می رود که پس از پایان جنگ جهانی دوم و با توجه به عمق و وسعت خرابی های ناشی از جنگ و با هدف تامین اقتصادی لازم برای بازسازی و نوسازی کشور های درگیر منازعه بین المللی در شهر واشنگتن دی سی شکل گرفت.

به واقع استقرار و شروع به فعالیت این نهاد در سال 1944 میلادی نتیجه توافق برتون وودز بود که تا حدودی نیز در وظیفه تعریف شده خود پیروز عمل کرد و با ارائه یاری های اقتصادی به کشور هایی با درآمد ضعیف و متوسط و با پرداخت تسهیلات در راستای محرومیت زدایی و به تعبیر صحیح تر کاهش فقر و محرومیت در کشور های هدف تا حدودی پیروز ظاهر شده است.

در واقع امر، بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، جزئی از فرآیند همکاری برای ایجاد یک نظام پولی و سرمایه گذاری به جای آشفتگی ناشی از ناسیونالیسم اقتصادی در دهه 1930 میلادی به شمار می رفت.

ابتدا به ساکن، حوزه فعالیتی بانک جهانی به بازسازی خرابی های ناشی از جنگ معطوف می شد، اما در سال 1949 میلادی در راستای ارتقای توسعه اقتصادی در کشور های توسعه نیافته، فعالیت های خود را هدفگذاری و متمرکز کرد.

چندی پیش، نهاد مذکور، با ارائه گزارش های تحلیلی به ارزیابی پیروزیت های اقتصادی ایران در چهل سال گذشته اقدام کرد، گزارشی که با توجه به عاری بودن آن از جهت گیری های سیاسی، سندی مُتقَن در دستاورد های انقلاب اسلامی در چهار دهه گذشته به شمار می رود.

از افزایش درآمد ناخالص ملی تا ارتقای ضریب سرانه درآمد ملی

یکی از شاخص ها و مولفه های مشخص نماینده در احصای سنجش میزان توسعه اقتصادی کشورها، به ضریب رشد درآمد ناخالص ملی معطوف می گردد.

آنچنان که آمار و گزارش های بانک جهانی نشان می دهد، درآمد ناخص ملی کشور از 316 هزار میلیارد تومان در سال 1979 میلادی (بنابر قیمت های ثابت امروز) به بیش از 600 هزار میلیارد تومان در سال های اخیر رشد پیدا نموده است که به واقع افزایشی حدود دو برابری را نشان می دهد که در نوع خود بسیار برجسته و قابل توجه به نظر می رسد.

رشد فراوری ناخالص داخلی، یکی دیگر از شاخص هایی است که با ارزیابی آن می توان به سیر پیروزیت های حاصل شده اشراف پیدا کرد.

آنچنان که گزارش های موجود نشان می دهد، فراوری ناخالص داخلی ایران (بر مبنای نرخ های ثابت سال 2010 میلادی) از پیش از انقلاب تاکنون، دو تا سه برابر افزایش داشته است.

در واقع امر، فراوری ناخالص داخلی کشور در سال های پایانی دوران رژیم پهلوی، بین 200 تا 300 میلیارد دلار بوده که این شاخص در سال های اخیر از مرز 540 میلیارد دلار نیز عبور نموده است.

در ارتباط با ارزش افزوده بخش خدمات به قیمت های ثابت سال 2010 میلادی، از ابتدای انقلاب تاکنون 5 برابر رشد داشته است، بصورتی که ارزش افزوده بخش خدمات در ایران در دوران رژیم ستم شاهی پهلوی (قبل از انقلاب) به نرخ روز سال 2010 زیر 50 میلیارد دلار بوده، اما در سال های اخیر این عدد و رقم به بیش از 250 میلیارد دلار ارتقاء پیدا نموده است.

یکی دیگر از دستاوردهای کسب شده در چهل سال اخیر را می باید در تقویت بخش خصوصی جستجو کردد.

اگرچه سیاست های اصل 44 از ظرفیت های بالقوه بسیاری برخوردار است و همچنان تا رسیدن به نقطه مطلوب باید تلاش هر چه بیشتری لحاظ گردد، اما توفیقات حاصل شده و شرایط موجود در این عرصه به نسبت دوران پیش از انقلاب با دستاورد های قابل توجهی همراه بوده که نمی توان به سادگی آن را نادیده انگاشت.

بنابر گزارش های موجود میزان تسهیلات پرداختی به بخش خصوصی از محل منابع داخلی بصورت فزاینده ای افزایش پیدا نموده است آنچنان که بر اساس ارزیابی های بانک جهانی (بر مبنای شاخص تسهیلات پرداختی به بخش خصوصی) نسبت به فراوری ناخالص داخلی از رشد چشمگیر توسعه بخش خصوصی در دوران پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، خبر می دهد.

در حوزه صادارت کالا ها و محصولات ایرانی به عنوان یکی از مولفه های اساسی در تسریع فرآیند توسعه اقتصادی، ضریب فروش و عرضه اقلام و فراوریات ایرانی به نسبت دوران پیش از انقلاب به میزان قابل توجهی رشد داشته است.

بر اساس آمار های بانک جهانی، صادرات کالا های ایرانی در سال پایانی رژیم پهلوی، حدود 8 میلیارد دلار بوده که در شرایط فعلی، ارزش صادرات کالا های ایرانی با رشدی هزار درصدی از مرز 88 میلیارد دلار نیز عبور نموده که توفیقی بسیار برجسته و ارزنده محسوب می گردد.

سرانه درآمد ناخالص ملی یکی دیگر از شاخص هایی به شمار می رود که از تقسیم مجموع درآمد ناخالص ملی یک کشور بر تعداد جمعیت آن حاصل می گردد.

در این عرصه نیز بنابر آمار های بانک جهانی در دوران پهلوی، سرانه درآمد ملی ایرانیان بین 260 تا 2 هزار و 200 دلار بوده، اما در دوران انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و علی رغم رشد بیش از دو برابری جمعیت کشور، سرانه درآمد ملی ایرانیان از مرز 7 هزار دلار نیز عبور نموده که موید افزایش قابل توجه این شاخص در ایران اسلامی است.

در ارتباط با رشد ارزش افزوده بخش صنعت در کشور نیز به مدد فعالیت های صورت گرفته و تلاش نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران (با وجود بعضی از مسائل در حوزه فراوریی کشور) پیروزیت های ارزنده ای حاصل شده است.

در واقع امر، ارزش افزوده بخش صنعت به معنای ارزش مجموع فراوریات بخش صنعتی کشور است، با این اوصاف بر اساس گزارش های بانک جهانی و بر مبنای قیمت های ثابت سال 2010 میلادی، رشد افزوده بخش مذکور 6 تا 7 برابر برآورده شده است.

به تعبیری، بر مبنای قیمت های ثابت سال 2010 میلادی، ارزش افزوده بخش صنعت در دوران پهلوی کمتر از 10 میلیار دلار بوده که در حال حاضر با حصول رشدی بیش از 600 درصدی این عدد و رقم به بیش از 70 میلیارد دلار ارتقاء پیدا نموده است.

امید آن می رود با همیاری و همگرایی تمامی آحاد جامعه و دستگاه های ذی ربط دولتی و غیر دولتی روند حصول پیروزیت ها با شتاب افزون تری همراه گردد که قطعا ماحصل این تلاش ها در ارتقای هر چه بیشتر رتبه جهانی ایران اسلامی در حوزه اقتصادی متجلی خواهد شد.